متینمتین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

متین ، فرشته آسمونی من

مروری بر خاطرات 5

جیگر ناز مامان در تاریخ 9/7//92وقتی هفته 25 بودی... جیگر ناز مامان در تاریخ 9/7//92وقتی هفته 25 بودی کم کم شروع کردیم به خریدن وسایلی که مورد نیازت میشه  و چقدر من ذوق داشتم تو رو هرچه زودتر تو اونوسایل ببینم و بخورمت در تاریخ 18/8/92 وقتی هفته 30 تموم شد رفتم سونو تا ببینم درچه حالی ؟ اونجا فهمیدم هزارماشاله بزرگ شدی و شدی 1520 گرم اما هرچی حساب میکردم میدیدم تا بخوای بیای فوقش بشی 3 کیلو ! ولی بعدش با خودم گفتم مهم اینه که  سالم باشی وسلامت و ناز نازی بیای پیشمون ! هرچند انتظار کشیدن خیلی سخته ولی اگه این انتظار شیرین باشه میشه تحملش کرد و من هر روز و هر هفته رو با اشتیاق میشمردم تا روزها بگذره و شاهد اومدنت...
19 ارديبهشت 1393

شمارش معکوس

سلام پسرقندو عسلم'ربیع الاول هم اومد... سلام عزیز دلم'امروز جمعست'مصادف با اول ربیع الاول'ماهی که خیلی مبارکه و توش مناسبتهای خجسته زیادی اتفاق افتاده'آفرین به تو پسرگلم که تاحالاصبرکردی'خیلی میترسیدم چیزی پیش بیاد و تو زودترازموعد تو ماه صفر به دنیا بیای فرداشنبست'14 دیماه'و اگه خدابخواد تصمیم گرفتم که شنبه هفته بعد 'روز تولد تو و ورودت به این دنیا باشه'یعنی 21 دیماه که مصادف میشه با 9 ربیع الاول که آغاز امامت امام زمان (عج) و عید منتظرانه! گل پسرم 'این یکی دوروز اخیر فکرکنم جات خیلی تنگ شده'مدام قوز میکنی و من سفتی سرکوچولوتو زیر دلم حس میکنم'عزیز دلم هرچقدر به روزهای اومدن...
19 ارديبهشت 1393

انتظاربه سراومد!

خدایا به خاطر همه ی چیزهایی که دادی و ندادی توراهزاران بارسپاس! خدایا به خاطر این هدیه آسمانی که یکباره دنیای یکنواخت زندگی ام رارنگ و رونق بخشید توراهزاران بارسپاس! خدایا هرچه سرشکرو تعظیم دربرابرآستانت بگذارم بازهم کم است و ناچیز... تورابه عظمت درگاه قدسی ات این هدیه ات رانصیب همه مادران منتظر بفرما و هیچ زنی رادرحسرت داشتن این هدیه زیبایت قرارنده آمین یا ربالعالمین سلام پسرقشنگم'پسرنازم'شیرینم... بالاخره بعد ازسه چهارسال چشم انتظاری و نه ماه انتظار دیدنت بالاخره چشممون به دیدن روی زیبات روشن شد پسرم چقدر دلم میخواست مناسبت اومدنت همزمان باشه با آغازامامت امام زمان یعنی شنبه 21 دی ولی انگارعوامل د...
19 ارديبهشت 1393

درگذرایام

سلام پسرقشنگم'امروز7 بهمن ماهه و توامروز17 روزه شدی پسرعزیزم 'امروز17 روز اززمان اومدنت به این دنیامیگذره'قبل اومدنت اونقدرانتظارکشیدم که همش باخودم میگفتم چراروزها نمیگذره'خصوصا وقتی تو دلم بودی و هنوزتو ماه سه و چهاربودی'چقدر روزبه روز رو با تقویم جیبیم گذروندم و هرروزهفته ها و روزها رو میشمردم تا تو بیای پیشم'حالاکه خداتو فرشته کوچولوی زیبا روبهم داده اونقدرمنوبه خودت مشغول میکنی که باورم نمیشه به این زودی 17 روزت شده!روزهای اول صورت و چشمهات خیلی پف داشت 'اوایل متوجه نبودیم ولی روزهای بعد که ورم صورت و کمی هم پلکهات خوابیدو وقتی به عکسهات نگاه میکنم متوجه این موضوع میشم 'روزهای اول تقریبا300 گر...
19 ارديبهشت 1393

26 روز از اومدنت گذشت دلبندم

سلام گل پسرم ، باورم نمیشه که به این زودی 26 روزه شدی عزیزم دیگه داری واسه خودت مردی میشی انشاله خدا تو رو واسه من همیشه سالم و تندرست و شاد نگه بداره الهی آمین اینم چند تا عکس از روزهای قبلت ( طی این 26 روز) انشاله عکسهای عروسیت نازنینم...     عکس بالایی ده روزت بود و برای بار دوم رفتی حموم وای که چقدر عاشق حموم رفتنی منم عاشق این عکستم شکار لبخندت عکس بالایی هم واسه قبل ده روزگیته قربون چشات برم عزیزم عکس بالا هم روزیه که بعد از 2 هفته داشتیم از خونه مامان جون و باباجون میومدیم خونمون دوتا عکس بالا هم زمانیه که تو دلپیچه داری و آروم نمیشی و بابا ...
19 ارديبهشت 1393

پایان دو ماهگی و شروع ماه سوم زندگیت

سلام قند و عسلم ، دو ماهتم تموم شد و وارد سه ماهگیت شدی ...   سلام پسر گلم ، پسر طلام ، قند و عسلم امروز 65 روزته ، سه شنبه هفته  قبل ( 20 اسفند ) دو ماهت شده بود و من استرس داشتم واسه واکسن فردات همون روز رفتیم خونه مامان جون و بردیمت حموم و بازم تو حموم اونقدر آروم بودی و کیف میکردی که دلم میخواست بخورمت روز چهارشنبه 21 اسفند ساعت 7 و نیم صبح حرکت کردیم به طرف بهداشت ، تو ماشین آروم بودی و وقتی رسیدیم اونجا هم حسابی سرحال بودی و وقتی باهات بازی میکردم و نازت میکردم و باهات حرف می زدم تو هم از خودت صدا درمیوردی و میخندیدی ، دلم واست ریش ریش بود که خبر نداری میخوان واکسن بزننت اول کنترل قد و وزنت انجام شد...
19 ارديبهشت 1393

عیدت مبارک پسرم

سلام پسر نازم ، چقدر خوشحالم عید امسال یه فرشته کوچولو دارم پسر گلم ، الان ساعت 1:40 دقیقه بامداد روز پنج شنبه 29 اسفند 1392 هست پسر قشنگم این موقع شب اومدم قبل از تحویل سال نو کمی باهات درد دل کنم چون میدونم فردا سرم شلوغه و ممکنه نتونم بیام اینجا پسر گلم خیلی خوشحالم که خدای مهربون با لطف و عنایت خودش جمع دونفرمونو سه تایی کرد و تو فرشته کوچولوی نازو بهمون داد ، خوشحالم که امسال سر سفره هفت سین توکنارمونی و من و تو منتظر میمونیم رو سفره هفت سین و قرآن میخونیم و دعا میکنیم تا خدا مصلحت خیرشو نصیب ماکنه و دلهای عزیزانمونو تو سال جدید غرق شادی کنه و نظر لطفو عنایتشو از سرمون بر نداره و منتظر میمونیم تا بابایی بعد از لحظه تحو...
19 ارديبهشت 1393